Saturday, February 03, 2007 1:43 PM
|
تبلیغ کتابهای گاج رو دیدید که میگه به جای اینکه چند کتاب را یکبار بخوانید کتابهای گاج را چند بار بخوانید. فیلم دیدن من هم اینطوریه دقیقا. یعنی یک فیلم رو انقدر میبینم که نکات کوچیکیش که قبلا توجه مو جلب نکرده یا زود یادم رفته تو ذهنم بمونه. به نظرم فیلمهای خوب مثل مطالب مینیمالیستی هستن که زود زود از جلو چشم رد میشن و ممکنه با اینکه ارزش داشتن ولی چون فرصت اینکه روشون صبر و فکر کنی نداشتی از کفت برن و برای همین تکرار لازمه.
چند روز پیش که امیلی رو برای بار نمیدونم چندم میدیدم این صحنه ش خیلی بهم چسبید که از نوعی هست که گفتم:
[بوتودو با دیدن جعبه ی خرت و پرتهای بچگیش و دیدن یک تیله بین اونها پرت میشه به کودکیش] بوتودو تعداد خیلی زیادی تیله از دوستاش میبره در مدرسه. همون موقع که میاد تیله هارو جمع کنه ناظم سوت میزنه که بچه ها بیان سر صف ولی بوتودو هنوز داره جیب کتشو از تیله ها پر میکنه. ناظمه هی داد میزنه که بلند شو ولی توجهی نمیکنه. باز ناظمه داد میزنه ولی اون توجهی نمیکنه. بالاخره جیبشو پر میکنه و ناظمه میاد گوششو میپیچونه میبره سر صف ولی انقدر جیبش سنگین شده که یک دفعه پاره میشه و تیله ها به شکل باشکوهی جلو چشمان گردشده بچه ها توی هوا پخش میشن.
این سکانس به نظرم فوق العاده اومد.
|
Permalink ▫
|
|
|