The survivor - Part 3
Thursday, March 22, 2007 3:40 PM
تلوزیون را روشن میکنم و با عجله کانالها را عوض میکنم. همه کانالهای داخلی و خارجی صدا یا تصویر زمان عدم پخش برنامه را نشان می‌دهند. به نظر می‌رسید فاجعه جهانی است و بر خلاف تصور من آمریکا یا هیچ کشور دیگری نقشی در آن نداشت یا اگر داشت خودش هم در چاهی که کنده بود گرفتار شده بود.
همان زمان بلافاصله دو SMS برایم رسید و از صدای غیرمنتظره از جا پریدم. یعنی از دوستانم کسی زنده مانده بود؟
اولی را خواندم. مظاهری: «قربان سایتی که پارسال برامون طراحی کردید نیاز به تغییراتی داره. وقت آزاد دارید؟». به زمان ارسال نگاه میکنم. ساعت ۱۱ دیشب.
دومی را میخوانم. امین: «امیر فیلم ۳۰۰ زیرنویس دار داری؟» این یکی هم ساعت ۹ دیشب ارسال شده است.
معمولا اگر کسی با من کاری داشت از این دو حالت خارج نبود به همین دلیل بود که من همیشه گوشی ام را خاموش نگه می داشتم. با اینکه مطمین بودم اینها هم مرده اند شماره اشان را میگیرم. جوابی نمی آید.

آخرین مرحله اطمینان از فاجعه، اینترنت است. کامپیوتر را روشن میکنم و بلافاصله متصل می شوم. گوگل نیوز را بلافاصله باز میکنم و تیتر خبرها را میخوانم. مثل همیشه است. انفجار در عراق، سرپیچی ایران از قطعنامه، زلزله در برمه و... زمان جدیدترین مطلب جمع آوری شده توسط گوگل، تقریبا ۱۳ ساعت گذشته است.
بعد از مدتها یاهو مسنجر را اجرا میکنم. یک نفر از افراد لیستم زرد است. ماوس را روی اسمش نگه میدارم: Idle For 14 Hours

خوب... از این شواهد یک چیز را می شد با اطمینان فهمید: زمانی بین ساعت ۳ تا ۴ شب گذشته، به علت نامعلومی همه مردم زمین به جز من و شاید افراد دیگری مرده اند.

حالا که قضیه تا حدی روشن شده بود باید فکری برای خودم میکردم. چه احساسی داشتم؟ بدون شک ناراحت نبودم. شوک و ناراحتی اولیه‌ای که از مرگ خانواده ام داشتم از بین رفته بود. به هر حال آنها هم چند تا ۶ میلیارد بوده اند.
به شدت احساس هیجان میکردم. پادشاه یک شهر بی‌آدم بودم و به نظر میرسید ماجراجویی های زیادی در پیش دارم. از طرف دیگر هر چه بیشتر فکر میکردم هیجان جایش را به نگرانی میداد.
برق تا چه زمانی برقرار میماند؟ شاید تا وقتی که کارهای روتین به صورت اتوماتیک و بدون نیاز به نیروی انسانی انجام میشد مشکلی نبود. اما با بروز اولین و کوچکترین مشکل در نیروگاهها یا مراکز کنترل برق قطع میشد و هیچ کس برای رفع مشکل وجود نداشت. با قطع برق همه مظاهر تمدن به آشغالهای بی مصرف تبدیل می شدند. چطور بشر انقدر احمق بوده که همه چیزش را با اتکا به فقط یک چیز ساخته؟
آب چی؟ سیستمهای آبرسانی تا چه زمانی کار خواهند کرد؟ با قطع برق پمپهای آب نیز از کار خواهند افتاد. شاید بدون برق بتوان زنده ماند اما بدون آب نه. اگر آب قطع می شد چه کار باید کنم؟ به نزدیکی یک رودخانه یا دریا نقل مکان کنم؟

در آینده ای نزدیک به رابینسون کروزویه ای تبدیل میشدم که نه در یک جزیره خشک و خالی، بلکه در شهری با وسایل مدرن اما غیرقابل استفاده اسیر شده است. مردی که چندین نیروگاه برق در اطرافش هست اما برق ندارد و هیچ کشتی هم از نزدیک ساحلش رد نخواهدشد.

چیز دیگری که نگرانم میکرد مردگان بودند. جسد ۱۲ میلیون تهرانی به زودی شروع به تجزیه میکردند و بوی گند و بیماری همه جا را فرا میگیرفت.

سعی کردم افکارم را منسجم کنم و تصمیمی بگیرم. یک چیز مشخص بود. زندگی در این ساختمان بلند دیگر فایده ای نداشت. باید به یک خانه ویلایی در نزدیکی یک فروشگاه زنجیره ای نقل مکان میکردم تا نیازهای خوراکی ام را به سادگی برآورده کنم و تا قبل از اینکه بحران برق، آب یا تعفن اجساد مردگان شروع شود خودم را برای یک سفر به جایی که راحتتر زنده بمانم آماده کنم.

چیز دیگری که به شدت ذهنم را مشغول کرده بود احتمال وجود فرد یا افراد زنده دیگری در جایی روی این کره خاکی بود. چطور میتوانستم پیدایش(ان) کنم؟
وجود یا عدم وجود آن(ها) میتوانست مطلقا معنی، اهداف و برنامه های زندگی پیش رویم را تغییر دهد.

(ادامه دارد...)
Permalink   

لینکها:
صفحه اول وبلاگ    بالاترین

لینکدونی:

وبلاگها:

جدیدترین پستها:
The survivor - Part 2     The survivor - Part 1     شباهتهای فیلم ۳۰۰ و واقعه کربلا برام جالبه. در هر ...     پوفففف.... الان بعد از دو روز تلاش، پرندگان خارزار...     الان Rageh Inside Iran را دیدم. مستند بی-بی-سی درب...     Sun Green     Ice Princess یک teen movie محصول ۲۰۰۵ هست. ماجراش ...     واقعا دلم میخواد چیز دیگه ای غیر از فیلمهایی که دی...     فیلمهای امروز:Love Actually: یک کمدی-رومانتیک باحا...     فیلمهای دیشب و امشب:ولی واقعا هدف از اینکه بنویسم ...    

آرشیو:
May 2005     June 2005     July 2005     August 2005     November 2005     February 2006     March 2006     April 2006     May 2006     June 2006     July 2006     August 2006     September 2006     October 2006     November 2006     December 2006     January 2007     February 2007     March 2007     April 2007     May 2007     June 2007     July 2007     August 2007     September 2007     October 2007     January 2008     February 2008     March 2008     April 2008     July 2008     August 2008     September 2008     October 2008     November 2008     January 2009     April 2009     May 2009     June 2009     November 2009     February 2010     October 2010     May 2012     July 2012     Current Posts